مهمترین تصمیم زندگی ھر کس شاید ازدواج باشه .خیلی از دوستام تو این سن طلاق گرفتن متاسفانه...
این چند روز اتفاق ھایی پیش اومد که نمیدونم چطوری درکش کنم . خواستگاری دوبارہ علی ، مریضیش . صحبت کردن احسان باھام در مورد ازدواج . و اتفاق ھای دیگه
احسان دوس داشتم اونم دوسم دارہ اما نمیتونیم باھم سازیم . کافی یه اختلافی بینمون پیش بیاد تا بشه جنگ . احسان ۲۴ سالشه و اونقدر قوی نیستش . یه وقتایی یه جاھایی ھم خودش به تردید میفته ھم من .
دیشب با مامانم حرف زدم ازش خواستم برام دعا کنه .
شما ھم دعا کنید عاقلانه تصمیم بگیرم . خیلی دعام کنید لطفا . میخوام تو تصمیمم رد خدا باشه...
برچسب : نویسنده : negar-neveshta بازدید : 95